دست هایم از دامن زندگی اویخته
اویخته از شاخه های نازک درخت زندگی و
من دست نجات می جستم و
ان هنگام که چشم هایم زندگی را جستجو می کرد؛
تو را دیدم؛
که با سر انگشتانت از دست های تردید ، اویخته بودی.
دست هایی که زمانی؛
هدیه ای بودند برای زندگی.
دست هایی که دیر گاهی برایم شکوفه های عشق می چید!
و بر گیسوان شب رنگم می نشاند.
و من تو را در پس ایینه ی ارزوهایم می دیدم،
که برایم دست می تکاندی و
خودم را می دیدم.
خدایا چه قدر قشنگ شده بودم!
خاطره ات شیرین تر از رطب،
در جانم قطره قطره فرو می ریخت،
دست هایی که مرا لمس می کرد
و یک بغل بوسه در تن احساسم می پاشید.
من تو را در امتداد شب می دیدم و
از پشت پنجره های خواب زده ی حسرت؛
که برای خواب رفتن غرور ثانیه ها می شمرد!
من تو را در امتداد شمارش نفس های زندهی باغ ارزوها می دیدم،
تو را در اوج نخوت خود پرستی می یافتم
که بی صدا و با غمی قیر اندوه،
دانه دانه واژه های محبت را خاک می کرد
و خوشه چیده شده از شاخه مرده درخت زندگی
که با اه حسرت زده، می پژمردند.
من و تو می دانستیم که عشق دو روی سکه بود.
من سرگشته تر از دل هر عاشق
و تو نادم تر از هر جفاکاری
خورشید عشق را در قتلگاه غروب سرخ
بدرقه می کردیم.
و دست های انتقام جوی تو
هنوز هم از دامن خود پسندی اویخته بود.
وه که چه قدر از هم دور شده بودیم!
sakhte foroshgahe majani
shoploger.com
site tafrihi
dordoneh.com
وب سایت زودفود
به وسیله وب سایت زودفود غذای خود را از بین منوی رستوران های موجود انتخاب کنید و آن را به صورت آنلاین سفارش دهید .
وب سایت : www.zoodfood.ir
hello.thanks for your visit.do it again
سلام نازنین جون ممنون که سر زدی و نظر گذاشتی...
می تونم شماره ی همرا هتونو داشته باشم.
Hi yourself! Yw... I don't think so...
وبلاگ خوبی داری.
یبغاثفشع
قشنگن نازی
sherayeo ke khodet gofti vaghean jaleban!
سلامت کو پس؟! ممنون اقای گمنام!
بی خود خودتون رو خسته نکنید نازی ماله خودمهو شماها فقط از شعرا لذت ببرید
ای بابا! ارش این حرفا چیه؟!