رنج جان کاهی است گنج بودن و مجهول ماندن!
گنج بودن و در ویرانه ها فراموش شدن!
علم بودن و عالم نیافتن!
زیبا بودن و نادیده ماندن!
فریاد بودن و ناشنیده ماندن!
نور بودن و روشن نکردن!
اتش بودن و گرم نساختن!
عشق بودن و دلی نیافتن!
روح بودن و کالبدی نبودن!
چشمه بودن و تشنه ای ندیدن!
پیام بودن و پیامبر بودن و کسی نداشتن!
مثنوی بودن و خواننده ای ندیدن!
چنگ بودن و پنجه ی نوازنده ای نبودن...
چه بگویم؟ خدا بودن و انسان نداشتن!
خیلی زیباست عزیزم
لطف داری عزیز...